نویسنده: گل احمد( مسکین)
چنانچه به اساس پژوهش وتحقیق طولانی که از عملکردهای اعمال غیر انسانی وغیر اسلامی خانواده کیانی- نادری درارتباط به رول وتاثیر گذاری ها وبازی های نامشروع جنایتکارانه شان را بالای سرنوشت جامعه هزاره های اسماعیلی با شیوه های قرون وسطائی و باور های خرافاتی در زمان حاکمیت مذهبی و دولتی خویش با صد ها حیله گری و فریبکاری به اجرا گذاشتند . اکنون با امانت داری وصداقت بخشی از این واقعیت های اعمال نامردانه واستخباراتی ننگین این خانواده را تشریح می کنیم.
در این بخش موضوع مهم و با اهمیت جایگاه شخصیت های با نفوذ قومی ونخبگان را در روند زندگی اجتماعی و درعین زمان برنامه ریزی منظم نابودی شخصیت کشی و زوال شخصیت ها را توسط این خانواده در درازای بیشتر از یک قرن اخیر به منظور تابعیت بدون قید وشرط از حاکمیت وقدرت خانواده کیانی –نادری را جهت بهره برداری و دراسارت کشیدن جامعه که به تحلیل گرفته شده است ، به آن میپردازیم .
به این اساس بحث را از قسمت شمال کشور که درهمسایگی دره کیان محل سکونت خانواده کیانی-نادری قراردارد آغاز میکنیم .
طوریکه درجریان این پژوهش وتحلیل به واقیعت های عینی واقعات، تغییرات وتحولات تاریخی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه پرداختیم .به طوری طبیعی باحقایق موجودیت خانواده کیانی-نادری وعملکردها وتاثیرات منفی انکار ناپذیر آنها در همه ابعاد زندگی جامعه هزاره های اسماعیلی روبرو شدیم که با دقت لازم به آن برخورد نمود .
قسمیکه واقیعت های زندگی این خانواده درطول تاریخ و بخصوص ازآغاز رسیدن به حاکمیت بالای سرنوشت جامعه اسماعیلی و رهبری مذهبی توآم با ایجاداختلافات ونزاع های شدید دو برادر سید نادر کیانی و سید تیمور کیانی همراه بود، بدبختی ها و بحران های غیر قابل پیشبینی زیادی را درپی داشت . این اختلافات و نزاع های درونی خانوادگی کیانی ها چنان طولانی و به اوج خود رسید که تبعات منفی وادامه تراژیدی آنها تاهنوز خانه به خانه دامنگیر جامعه گردیده وسبب به قتل ها،توطیه ها،تحقیر ها ، آزار واذیت صدها تن ازشخصیت ها ونخبگان جامعه شدند که ازجمله این همه حوادث و واقعات قابل بحث، بطور مشخص موضوع جایگاه شخصیت های قومی ، زوال، شخصیت کشی ها و بازی های ناجوانمردانه در نابودی داشته های تاریخی ، فرهنگی وکلتوری نخبگان جامعه که توسط این خانواده راه ادندازی شد بطور سیسماتیک برنامه های مشخص توطیه گرانه سرکوب گرانه را به هدف به اسارت کشیدن و بهره برداری نامشروع جامعه و با استفاده از بدترین شیوه های ظالمانه از هیچ عمل نامشروع دریغ نکرده اند.
آنها با سیاست (تفریقه بی انداز و حکومت کن) و با حفظ سلاح کشنده جهل وبیسوادی، جامعه را از طریق سرکوبی شخصیت های نخبه و شخصیت سازی های تصنوعی خود جامعه را در گروگان گرفتند . نخبگان و بزرگانی که بطوری طبیعی با داشتن استعداد، شجاعت وتوانایی های مالی بحیث شخصیت های بانفوذ دربین جامعه رشد مینمودند. شامل برنامه های توطیه گرانه خویش قرارداده و به گونه های مختلف درجهت نابودی، تطمیع ، تحقیر، توهین ، آزار واذیت شان برآمدند . درحالیکه با برنامه ریزی منظم دیگر بیشترین توجه را به افراد نزدیک وجاسوسان خویش نموده و به شکل از اشکال بطور تصنوعی آنها را تحت عناوین ارباب ، قریه دار، شیخ وبزرگ قوم با استفاده از قدرت ونفوذ محلی خویش درهمکاری ادارات دولتی دربین جامعه بمنظور استفاده ابزاری شخصيت سازی مینمودند .
بنآ با تطبیق چنین برنامه ها از یک طرف جلوی ایجاد روابط نیک و بهتر مردم را که یگانه راه ارتباطی با نظام دولتی بود، میگرفتند واز جانب دیگر فضای بی باوری واختلافات را توسط آنها دربین جامعه دامن میزدند که با دو شیوه متفاوت داخل عمل شدند:
۱. با برنامه ریزی منظم توطیه گرانه علیه بزرگان وافراد با نفوذ متدین ومسلمان قومی جهت حذف فزیکی، تحقیر و بی اعتبارسازی آنها دربین جامعه .
۲- عملی نمودن برنامه شخصیت سازی تصنوعی افراد نزدیک و جاسوس با اهداف ایجاد اختلافات و تقابل دربین جامعه، دست بکارد شدند.
درنهایت با این رویکرد، جامعه را به دلیل نبود شخصیت های با فهم دریک بحران عمیق اجتماعی و با چالشهای بزرگ مواجع ساختند که درکوتاه مدت قابل حل نمیباشد.
بنآ جهت درک بهتر موضوع رول، جایگاه واثرگذاری عده ای از شخصیت ها وافراد بانفوذ قومی که با توطیه ها و حذف فزیکی شان درطول بیشتر از یک قرن اخیر به چند مرحله با نشیب وفرازهای جدی همراه بود به تشریح میگیریم :
مرحله اول : قبل از اوایل دهه ۱۳۰۰ هجری شمسی الی دهه چهل ، درحالیکه کشور عمیقآ غرق بحران سیاسی ونا امنی ها بود. سید نادر کیانی مغز متفکر واساس گذار سیاست استبدادی این خانواده که در آغاز رسیدن به حاکمیت خویش با استفاده از قدرت دولتی به گونه استخباراتی با بیرحمانه ترین شکل سیاست گذاری با تمام قدرت درتلاش تطبیق آن برآمده وبا مهارت و زرنگی خاص از نفوذ شخصیت ها ونخبگان قومی بهره برداری وسوئ استفاده مینمود وهمچنان درمحلات که کمبودی افراد با نفوذ را احساس میکردند، فرد و یا افرادی نزدیک خود را به شکل تصنوعی شخصیت سازی نموده تا درجهت حفظ منافع خانوادگی شان فعالیت نماید .
اما خوشبختانه زمانیکه جامعه با درک حقایق و با رسیدن به یک آگاهی نسبی به اهداف شوم و برنامه های استخباراتی شان معلومات حاصل نمودند .شخصیت های آگاه ونخبگان قومی آرام ، آرام عکس العمل ها، ایستادگی ها ومقاومت ها را در برابر خانواده کیانی-نادری شکل دادند و درعین زمان این خانواده آرام نه نشسته با فعالیت های حیله گرانه و با برخورد های ظالمانه دست به جنایات وتوطیه ها علیه این قشر اثر گذارجامعه زدند وعملآ درپی نابودی فزیکی، توهین، تحقیر، آزار واذیت شخصیت های با نفوذ صادق ومردمی جامعه برآمدند.
به همین دلیل جامعه هزاره های اسماعیلی از روی اجبار به دو دسته طرفدار ومخالف این دو فامیل توطیه گر تقسیم شدند .
که با تاسف این تقابل واختلافات تلفات سنگین جبران ناپذیر بیشماری ازنخبگان وشخصیت های بانفوذ جامعه را بجا گذاشت و تاکنون ادامه دارد .
بنابراین جهت آگاهی وروشن شدن بخشی از حقایق حوادث و واقعات این بحث را به چندمرحله با ذکر از اسمای تعدادی شخصیت های با نفوذ و بزرگان قومی مختصرآ یاد آوری میدانیم :
شخصیت های بانفوذ قومی مرحله اول : 0. صاحب نظر بای ۱.صمدعلی بیگ ۲.ملا کلبی شاه آخوند ۳.گنجعلی بای ۴. فیض محمد بیگ ۵. ملا نصرالله ۶. ملا برخوردار ۷. مراد بای ۸. غلام حسین بیگ ۹. ارباب مدد . ۱۰. عبدالرسول بیگ . ۱۱. محمدقدم بیگ ۱۲.ولی بای ……وغیره
دراین مرحله خانواده کیانی-نادری بخصوص سیدنادر کیانی که مجری اصلی برنامه های شان بود. با اجرای توطیه های مختلف ، نامردانه ازجمله تعداد از شخصیت های بانفوذ وبزرگان قومی که مخالف تفکر انحرافی وخرافاتی شان بودند . ظالمانه به شهادت رسیدند :
۱.ملا کلبی شاه آخوند .
۲.مراد بای.
۳.ارباب علی مدد.
۳.ملا نصرالله و..……غیره .
مرحله دوم : شخصیت های بانفوذ که ازدهه چهل الی دهه شصت بیشتر تحت حاکمیت وقدرت سیدمنصورنادری پسر سیدنادرکیانی زندگی میکردند . دراین مرحله سیدمنصور باکسب تجاروب بیشتر از پدر، توطیه ها و جنایات ظالمانه زیادی را با شیوه های استخباراتی منظم دولتی بیرحمانه تر از پیش عملی وبه اجرا گذاشتند که واقیعآ بدترین وسخت ترین دوره تاریخی برای این شخصیت ها بود. تعداد از اسمای آنها را قابل یاد آوری میدانیم :
۱.عاشور علی بیگ ۲.محمددیدار بیگ ۳. وکیل آلش ۴. عزیز احمد بیگ ۵. غلام نبی خان ۶.کرنیل محمد حسین ۷. میرزاعلی بای ۸. ملا امام قل ۹. احمد بیگ ۱۰. ارباب رجب ۱۱.آزاد خان۱۲. ارباب محمدداد ۱۳.غیب علی بای ۱۴.میرزا امان ۱۵. ارباب گل محمد ۱۶. ارباب دین محمد ۱۷.ارباب محمد ثنا ۱۸. ارباب خیر محمد ۱۹. ارباب محمد یوسف ۲۰. ارباب سیدعلی ۲۱. ارباب غلام حیدر ۲۲. وکیل میرزا نظر ۲۳. ارباب محمد رحیم ۲۴ . ارباب نورمحمد ۲۵. ارباب طلب الدین ۲۶. ارباب رجب ۲۷. ارباب باز محمد ۲۸. دادبخش بیگ ۲۹. ارباب سرور ۳۰. ارباب گل محمد ۳۱.حیدرعلی بای ۳۲.وکیل رحیم بیگ ۳۳.ارباب دادعلی .۳۳.رئیس بای نظر ۳۴. ارباب باینظر ۳۵. وکیل خداینظر ۳۶ .ارباب مظفر ۳۷. حیدربای ۳۸. صفدر بای ۳۹.فیض علی ۴۰. ارباب میرزا مراد ۴۱.ارباب غلام علی ۴۲.لعل محمد ۴۳. سرور بای ۴۴مکی علی احمد ۴۵ میرزا علی مدد ۴۶.صاحب نظر بای ۴۷ .ارباب گلمیر.۴۸.رستم بای. ۴۹. ارباب غلام ….وغیره
دراین مرحله سیدمنصورنادری وپسرانش نیز تعداد از بهترین شخصیت ها وبزرگان قومی را به اشکال مختلف مورد ترور وتوطیه قرار دادند که قرار ذیل است :
۱.عاشورعلی بیگ ۲.ارباب محمد یوسف .۳.ملا امام قل ۴.میرزاعلی بای ۵.غلام نبی خان ۶. ارباب محمد ثنا ۷.ارباب خیرمحمد ۸. محمددیدار بیگ ۹. ارباب رجب ۱۰.ارباب محمد رحیم ۱۱.ارباب نورمحمد ۱۲.ارباب طلب الدین ۱۳.رستم بای ۱۴. غیب علی بای ۱۵.صاحب نظربیگ وغیره.
مرحله سوم : این مرحله که ازدهه شصت آغاز و تاکنون ادامه دارد : بعد از یک تغییرات سیاسی ونظامی
زمانیکه سیدمنصورنادری بعد از رهائی از زندان به رتبه تورن جنرالی امنیت ملی (استخبارات) دولت جدید با عضویت ریاست پنچ امنیت ملی آغاز به کار نمود. مرتکب جنایات نابخشودنی و یک مرحله دشوار واستثنائی را درزندگی جامعه اسماعیلی رقم زد. او تصمیم گرفت که رول و تاثیرات افراد متنفذ و بزرگان قوم را که محصول سال ها رشد طبیعی دربین جامعه بودند و بایک استقلالیت نسبی درمسایل اجتماعی فعالیت میکردند، از بین ببرد ، سیستم کنترول و مناسبات جامعه را از سیستم اداره اجتماعی وقومی به سیستم انحصاری خانواده نادري با یک مدیریت قوماندان سالاری واستخباراتی تبدیل نمایند.
آنها با یک پلان منظم تمام ارزش های فرهنگی، کلتوری، عنعنات و رسم رواج های پسندیده وقبول شده تاریخی جامعه را که در طول سالهای متمادی بطور طبیعی قابلیت اجرایی داشت، نابود و به صفر ضرب زد. درنهایت همه روابط نیک وقابل قبول تاریخی، حل منازعات، ارتباطات و تعاملات اجتماعی، مدنی و خانوادگی جامعه را از طریق حکم ظالمانه خانواده نادری و از طریق سیستم قوماندان سالاری به اجرا گذاشتند که با استفاده از زور وتفنگ فرهنگ تفکر خرافاتی و استخباراتی از پدرش به میراث مانده بود بالای جامعه تحمیل نموده ومجبور به اطاعت ساختند و جایگاه شخصیت های بانفوذ قومی ونخبگان جامعه را با بیسواد ترین و بی کلتورترین قشر جامعه تعویض وبا یک رویکرد ظالمانه زوال کامل، جلوگیری از رشد و موجودیت طبیعی بزرگان قومی و نخبگان جامعه را برنامه ریزی کرد . با ایجاد سیستم جدید اداره جامعه که از طریق افراد بیسواد وجاهل صورت میگرفت . با تغییر رژیم جمهوریت وفرار این خانواده و افراد شان از کشور، خلای مدیریت واداره طبیعی جامعه به دلیل عدم موجودیت شخصیت های دلسوز ،متنفذ قومی ونخبگان جامعه به پایین ترین سطح ، دریک تشنج کامل روابط اجتماعی ، پراگندگی و بی برنامه گی قرارگرفت .
بنآ با توجه به وضیعت فعلی زندگی اجتماعی با تحمل دشواریها و بحران های طاقت فرسا وبا یک وضعیت جدید غیر انسانی وغیر اسلامی ناخواسته خلاف رشد طبیعی جامعه بشری، زندگی اجتماعی هزاره های اسماعیلی در حالت کنونی به دلیل سرکوبی و قلت شخصیت های اجتماعی با فهم و نخبه به چالش های بزرگی مواجه هستند . اثرات ناگوار وعمیق اجتماعی آن بزودی قابل حل نمیباشد.
درپایان با درک این حقیقت که جامعه هزاره های اسماعیلی به دلیل سرکوبی بیرحمانه وتوطیه های برنامه ریزی شده شخصیت ها ، خلای مدیریتی جامعه که یکی از سیاست گذاری های اساسی ومحصول عملکرد های ظالمانه خانواده کیانی-نادری است .
ضرورت آن دیده میشود که هرچه زودتر این خلای بزرگ اجتماعی پسا حاکمیت خانواده کیانی-نادری که به یک چالش بزرگ تبدیل شده است، سنجیده شود.