انجمن وکلای آمریکا
بخش حقوق بینالملل
بخش حقوق مدنی و عدالت اجتماعی
مرکز حقوق بشر
بخش عدالت کیفری
گزارش به مجلس نمایندگان
قطعنامه
قطعنامه: انجمن وکلای آمریکا از همه حکومتها میخواهد که اعمال نسلکشی علیه مردم هزاره در افغانستان را شناسایی، متوقف و از تکرار آن جلوگیری کنند.
قطعنامه دیگر: انجمن وکلای آمریکا از دفتر عدالت جنایی جهانی وزارت امور خارجه ایالات متحده میخواهد که تلاشهای عدالت و حسابدهی را برای پایان دادن به بیکیفری در مورد نسلکشی در افغانستان ترویج کند.
قطعنامه دیگر: انجمن وکلای آمریکا از کنگره میخواهد که برای تقویت چارچوبهای ملی، منطقهای و بینالمللی برای جلوگیری از جنایات جمعی در افغانستان و حفاظت از گروههای در معرض خطر مانند هزارهها اقدام کند.
گزارش
هزارهها یک گروه قومی از افغانستان هستند که عمدتاً در هزارجات (که به عنوان هزارهستان نیز شناخته میشود) در ارتفاعات مرکزی افغانستان زندگی میکنند. هزارهها عمدتاً مسلمان شیعه هستند. از اواخر قرن نوزدهم، مردم هزاره قربانی اعمال خشونتآمیز و کشتارهای جمعی غیرقابل تصور شدهاند که توسط رهبران مختلفی که در افغانستان به قدرت رسیدهاند، مرتکب شدهاند.
این گزارش یک مرور کلی از برخی رویدادهای کلیدی ارائه میدهد که به وخامت شرایط حقوق بشری مردم هزاره منجر شدهاند و این شرایط به نسلکشی شباهت دارد. این قطعنامه خواستار آن است که (الف) همه حکومتها اعمال نسلکشی علیه مردم هزاره و سایر گروههای اقلیت تحت آزار و اذیت در افغانستان را شناسایی، متوقف و از تکرار آن جلوگیری کنند؛ (ب) دفتر عدالت جنایی جهانی وزارت امور خارجه ایالات متحده تلاشهای عدالت و حسابدهی را برای پایان دادن به بیکیفری در مورد نسلکشی در افغانستان ترویج کند؛ (ج) کنگره اقداماتی را برای تقویت چارچوبهای ملی، منطقهای و بینالمللی برای جلوگیری از جنایات جمعی در افغانستان و حفاظت از گروههای در معرض خطر مانند هزارهها انجام دهد.
- زمینه و پیشینه جرایم بینالمللی ارتکاب شده علیه هزارهها
پژوهشگران پیشگیری از نسلکشی بر روی شاخصها تمرکز دارند تا مشخص کنند که آیا نسلکشی علیه یک گروه خاص از مردم در حال انجام است یا نه. شاخصهای رایج که به عنوان “مراحل هشدار” یا “علائم هشدار” شناخته میشوند، توسط دکتر گریگوری استنتون توسعه یافته است. دکتر استنتون ده مرحله را مطرح میکند که خطی نبوده بلکه قابل پیشبینی در نسلکشی هستند. قبل از پیوستن افغانستان به اساسنامه رم دادگاه کیفری بینالمللی در فوریه ۲۰۰۳، تمام ده مرحله به طور مداوم وجود داشته است. رویدادهای زیر—کشتارها تحت رهبری عبدالرحمن خان، کشتار افشار و کشتار مزار شریف—نمونههایی از عدم پاسخ سریع جامعه بینالمللی به نسلکشی در حال حاضر هستند.
الف. عبدالرحمن خان
اولین نمونه مستند از خشونت علیه هزارهها که توسط تاریخنگاران ثبت شده است، تحت رهبری عبدالرحمن خان بود، یک حاکم پشتون از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۱، که نزدیک به ۶۰ درصد از هزارهها را کشت، به بردگی گرفت و به طور اجباری جابجا کرد، که باعث شد آنها به کشورهای همسایه مانند ایران، هند، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی فرار کنند. از آنجایی که خان هزارهها را “کافران” معرفی کرده و به هزارهها تجاوز، قتل و جراحت زد، او جمعیت هزارجات را کاهش داد و فرمانهای سلطنتی صادر کرد تا اجازه استفاده از زمینهای هزارهها برای چراگاههای دام توسط کوچنشینان پشتون را بدهد. این تبعیض و بیانسانی که توسط خان برای توجیه آزار هزارهها استفاده شد، دوباره توسط طالبان در دهه ۱۹۹۰ به کار رفت. بین سالهای ۱۹۹۲ و اواخر ۲۰۰۱، هزارهها حداقل با ده مورد کشتار روبرو شدند که طالبان در نه مورد آن نقش داشت. هزارهها در دوران حکومت افغانستان نیز با قتلهای هدفمند مواجه شدند و در دو دهه بین ژوئیه ۲۰۰۲ و ژوئن ۲۰۲۲ حداقل ۲۹۴ حادثه را تجربه کردند.
ب. کشتار افشار ۱۹۹۳
بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۳، یک درگیری مسلح داخلی بین چندین گروه در افغانستان رخ داد. سازمان دیدهبان حقوق بشر، یک سازمان غیرانتفاعی که بر روی نقض حقوق بشر در سطح جهانی تمرکز دارد، گزارش داد که در طول این دوره شواهد قوی وجود داشت که گروهها “به طور منظم و عمدی مناطق غیرنظامی و غیرنظامیان را هدف قرار میدادند و به طور بیمحابا و تصادفی به سوی مناطق غیرنظامی تیراندازی میکردند.” در فوریه ۱۹۹۳، نیروهای جمعیت اسلامی و اتحاد اسلامی منطقه افشار را برای مقابله با نیروهای وحدت تصرف کردند. اگرچه گزارشها حاکی از آن بود که نیروهای وحدت منطقه را ترک کردند، گروههای جمعیت و اتحاد به هزارهها در طول حمله زمینی حمله کردند. شاهدان عینی گزارش دادند، “نیروهای اتحاد [خانوادههای هزاره] را متوقف کرده، مردان را از خانوادههایشان جدا کرده و [بازداشت] میکردند و گاهی اوقات آنها را [زندان یا] [کشته] میکردند.” گزارشهای دیگر نشان دادند که افراد مسن، زنان، کودکان و حتی سگهای آنها سر بریده شده و اجسادشان در چاهها قرار داده شده است. اینها به گزارشهای شاهدان عینی از تجاوز، شکنجه، آدمربایی، غارت و کار اجباری اضافه میشود. پس از رویدادهای هولناک در افشار، دولت ربانی کمیسیونی برای “فهرست کردن ویرانیها به منظور پرداخت برخی از اشکال جبران خسارت” تأسیس کرد. با این حال، مدارک نهایی تولید شده توسط کمیسیون در سال ۱۹۹۶ توسط طالبان نابود شد.
ج. کشتار مزار شریف ۱۹۹۸
اگرچه هزارهها تحت حکومت ربانی (۱۹۹۲-۱۹۹۶) مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، بازگشت طالبان مشکلات عظیم دیگری برای امنیت این گروه ایجاد کرد.
در جریان یک درگیری داخلی در اوت ۱۹۹۸، نیروهای طالبان به طور استراتژیک شهر مزار شریف را تصرف کردند و کنترل شمال و مرکز افغانستان را به دست گرفتند. در حالی که طالبان ادعا کردند که تصرف مزار با مقاومتهایی مواجه شده است، در نهایت طالبان کنترل کامل شهر را به دست آوردند. اعلامیههای قطبی از سوی فرماندار جدید مزار صادر شد، که اعلام کرد هزارهها به خاطر مذهبشان و به خاطر ادعای حمله به نیروهای طالبان در سال گذشته مجازات خواهند شد، علیرغم اینکه ادعاهای حمله هزارهها به نیروهای طالبان رد شده بود. سازمان دیدهبان حقوق بشر حملات به زنان، بازداشتهای خودسرانه بر اساس هویت هزاره، و اعمال خشونتهای تصادفی را مستند کرده است که برآورد شده است که حدود ۲,۰۰۰ تا ۵,۰۰۰ غیرنظامی “به طور سیستماتیک و وحشیانه اعدام شدهاند.” همچنین گزارشهایی از گرسنگی اجباری وجود داشت. کارشناسان اشاره کردند که این خشونت “یک کارزار قتل بود که به دلیل تعصب نژادی و مذهبی…” صورت گرفته است. رسانههای بینالمللی از ورود به مزار شریف ممنوع شدند و طالبان هرگونه تخلف را انکار کرد.
د. کشتار یاکاولنگ ۲۰۰۱
در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۰۱، نیروهای طالبان عملیات جستجو انجام دادند و ۳۰۰ غیرنظامی مرد را بازداشت کردند. مردان به نقاط تجمع مشخصی برده شده و سپس توسط تیمهای اعدام در منظر عمومی شلیک شدند. طالبان این اقدامات شنیع را به عنوان “مجازات جمعی” برای ساکنان محلی که با نیروهای مخالف همکاری کرده بودند، انجام دادند. طالبان “هیئتهای مشایخ هزاره” را که تلاش میکردند در مورد خشونت صحبت کنند، کشتند. شاهدان به سازمان دیدهبان حقوق بشر گزارش دادند که “تودههای اجساد” را در مکانهایی در اطراف نایاک مشاهده کردهاند. سایر قتلها توسط طالبان به گزارشها در خارج از کلینیکهای جذام و سل انجام شده است. گورهای دستهجمعی در روستای بد مشکن پیدا شد. طالبان وقوع چنین کشتاری را انکار کرد.
ه. تخریب مجسمههای بامیان و گورهای دستهجمعی
در بخش مرکزی هزارجات دره بامیان واقع شده است، که خانه مجسمههای بامیان است که در کنار صخرههای کوه تراشیده شدهاند. هزارهها روایتهای خاص خود را درباره مجسمههای سالسال و شاهمامه و اهمیت آنها برای فرهنگ هزاره دارند. در تاریخ ۲۶ فوریه ۲۰۰۱، رهبر طالبان فرمانی صادر کرد که “از بین بردن تمام مجسمهها و مکانهای مقدس غیر اسلامی در افغانستان” را دستور داد. بسیاری از دولتها و سازمانها تلاش کردند تا مجسمهها را نجات دهند، اما تا مارس ۲۰۰۱، طالبان از مواد منفجره برای تخریب مجسمههای بامیان و مجسمههای موجود در موزه ملی افغانستان در کابل استفاده کردند.
تخریب مجسمهها به ادعای برخی با اعتقادات مذهبی طالبان سازگار است و همچنین “اعلام تسلط بر هزارهها و سرزمینشان” به حساب میآید. علاوه بر این، این اقدام به عنوان بخشی از کمپین گستردهتر طالبان برای هدف قرار دادن و نابود کردن فرهنگ و حقوق مردم هزاره، شامل ممنوعیت جشن نوروز، مصادره اجباری زمین، ادامه تبلیغات ضد شیعه و محدودیتها برای زنان هزاره تفسیر شد.
وضعیت در استان بامیان به تیرگی ادامه یافت، به طوری که یک سال پس از تخریب مجسمههای بامیان، سازمان ملل متحد از وجود گورهای دستهجمعی حاوی اعضای جامعه هزاره در نزدیکی محل بامیان مطلع شد. دانشمندان جنایی که برای سازمان ملل کار میکردند، شواهدی از “اعدامهای فوری و مرگ به دلیل خفگی” در چندین محل گور دستهجمعی گزارش کردند. در سال ۲۰۱۷، مجموعههای دیگری از گورهای دستهجمعی در مزار شریف و سرپل پیدا شد، که هر دو تحت کنترل طالبان بودند. بزرگسالان و کودکان به ادعای برخی، توسط طالبان و داعش کشته و در برخی موارد سر بریده شدند. دفتر کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل پروژهای برای نقشهبرداری از گورهای دستهجمعی در افغانستان آغاز کرد، اما گزارش آن هرگز منتشر نشد.
.II ادامه اعمال نسلکشی
وضعیتهای مورد اشاره در بالا نشاندهنده قصد نابودی مردم هزاره از طریق اعمال خشونت و جابجایی اجباری است که تا به امروز ادامه دارد. از زمان عبدالرحمن خان، بسیاری از کسانی که در افغانستان به قدرت رسیدهاند، از جمله طالبان و گروههای جدیدتر مانند داعش خراسان، جنایات زیادی علیه هزارهها مرتکب شدهاند. علاوه بر این، طالبان به تخریب میراث فرهنگی هزارهها ادامه داده و آنها را از افغانستان اخراج کرده است. متأسفانه، حتی در کشورهای دیگر، هزارهها دیگر امن نیستند و در معرض خشونت و اخراج اجباری توسط دیگر دولتهای منطقه قرار دارند، که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
شدت وضعیت حقوق بشری نسبت به هزارهها ممکن است به این دلیل مورد سوال قرار گیرد که طالبان تلاشهایی برای گنجاندن هزارهها در دولت کرده است. در مصاحبهای که توسط آژانس پناهندگی اتحادیه اروپا انجام شد، یکی از مصاحبهشوندگان گفت: “طالبان تمایل داشتند تا وجود نمایندگی هزارهها را برای آرام کردن جامعه بینالمللی نشان دهند، اما او آن را اعمال نمادین خواند که به هیچ نمایندگی واقعی شیعهها یا هزارهها، نه در سطح ملی و نه در سطح محلی، تبدیل نشده است.” کارشناس دیگری به طور خلاصه بیان کرد: “در هیچ سطحی شمولیت یا نمایندگی سیاسی معناداری برای هزارهها وجود ندارد. از زمان به دست گرفتن دوباره کنترل افغانستان در سال گذشته، طالبان سیاستهای به شدت تبعیضآمیزی را پیاده کردهاند.”
الف. حقوق زمین (چرای دام)
در سال 2023، سازمان خواربار و کشاورزی گفت: “افغانستان یک کشور کشاورزی است که بیش از 80 درصد از جمعیت آن به کشاورزی برای تامین معیشت خود وابستهاند. بخش دامداری به طور قابل توجهی به معیشت جمعیت روستایی کمک کرده و منبع اصلی درآمد و غذا است.” یکی از زمینههای بحرانی برای چرا، میان کوچها ( nomads پشتون) و هزارهها است.
همانطور که قبلاً اشاره شد، اقدامات عبدالرحمن خان در مصادره زمین از هزارهها و واگذاری آن به کوچها از طریق فرمان سلطنتی تأثیرات ترومازایی بر جامعه هزاره داشت. کارشناسان بر این باورند که طالبان به ادامه بهرهبرداری از وقایع تاریخی به منظور ادامه الگوهای خشونت علیه هزارهها ادامه میدهد. بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۸، در حالی که هزارهها از خشونتهای تایید شده دولتی (اما همچنان در معرض تبعیض) به طور موقت معاف بودند، درگیر درگیری با کوچها بر سر چرا در هزارجات شدند. در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، خشونت میان این دو گروه منجر به جابجایی هزاران خانواده شد.
پس از به دست گرفتن کنترل کشور در سال ۲۰۲۱، طالبان به گزارشها کمیسیونهای میانجیگری برای حل و فصل درگیری میان دو گروه تشکیل دادند، اما این کمیسیونها از سوی هزارهها به عنوان معتبر تلقی نشدند؛ حتی کوچها نیز شکایاتی داشتند. اگرچه کمیسیونهای میانجیگری به طور ظاهری “عفو عمومی” برای ایجاد روابط بین هزارهها و کوچها داده بودند، مقامات محلی طالبان اجازه دادهاند که شکایات قدیمی درباره ادعاهای “ضرر به انسان یا حیوان” علیه هزارهها دوباره به وجود آید. به عنوان مثال، کوچها از دزدی دام توسط هزارهها شکایت کردهاند. طالبان به هزارهها دستور دادهاند تا جریمه بپردازند و مشایخ هزاره را به خاطر اختلافات بازداشت کردهاند.
کارشناسان بر این باورند که این روشها برای اعمال “مجازاتهای جمعی” بر روی جوامع محلی و وادار کردن آنها به تسلیم شدن طراحی شده است، به طوری که مقاومت هزارهها را بشکنند.
ب. جابجاییهای اجباری
جابجاییهای اجباری به ابزاری معمولی برای طالبان علیه هزارهها تبدیل شده است. گزارشها حاکی از آن است که در سه سال گذشته، هزاران هزاره از ولایات هلمند، کابل، میدان وردک و بلخ به زور از خانههایشان اخراج شدهاند. در سال ۲۰۲۱، تخمین زده میشود که بیش از ۲,۵۰۰ خانواده هزاره مجبور به ترک خانههایشان شدند و هیچ راه قانونی برای چالش دستورات نداشتند. کارشناسان بر این باورند که این اقدام ادامه مجازاتهای جمعی و راهی برای پاداش به کسانی است که از قدرت طالبان حمایت میکنند.
این اعمال هنوز هم توسط طالبان انجام میشود. در اوت ۲۰۲۳، در منطقه جوی نو در ولسوالی اروزگان، که قبلاً جامعه بزرگی از هزارهها در آنجا زندگی میکرد، خانوادههای باقیمانده که با وجود مواجهه با خشونت، به ماندن ادامه داده بودند، اکنون مجبور به ترک شدند. طالبان تنها منبع درآمد خانوادهها یعنی درختان میوه در روستا را قطع کردند و خانهها و مزارع را آتش زدند.
چنانکه جیمز جوزف اشاره میکند، “جابجایی، از دست دادن معیشت، و دسترسی محدود به خدمات اساسی بار سنگینی بر این جوامع تحمیل کرده و توانایی آنها را برای بازسازی زندگیشان محدود کرده است.” علاوه بر این، جابجاییهای اجباری از سرزمینهای سنتی توانایی جوامع را برای “حفظ و انتقال” فرهنگهایشان به نسلهای آینده محدود میکند.
ج. قتلعامها، ربودنها، و بمبگذاریها
از سال ۲۰۲۱، گزارشهای زیادی از قتلهای اعضای جامعه هزاره توسط طالبان وجود دارد. سازمان عفو بینالملل “اعدامهای خارج از دادگاه” را در ولایت غزنی در جولای ۲۰۲۱، ولایت دایکندی در آگوست ۲۰۲۱ و در ولایت غور در ژوئن ۲۰۲۲ مستند کرده است.
هزارهها همچنین هدف ربودنها هستند. “در بسیاری از موارد، حملات به شکل ربودنهای جمعی چندین غیرنظامی هزاره به طور همزمان است و در چندین حادثه، ربودهشدگان به شدت کشته شدهاند.” در مقالهای در مورد حقوق، مهدی ج. حاکمی انواع مختلف حملات علیه هزارهها را توضیح داده است، از جمله یک سری بیش از ۲۰۰ مورد ربودن که ابتدا در سال ۲۰۱۵ آغاز شده و سپس تا ۲۰۲۰ ادامه داشته است. پس از تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱، مرتکبین به ربودن هزارهها ادامه دادهاند.
در حالی که بیشتر اقدامات مورد بحث در این گزارش توسط طالبان انجام میشود، داعش خراسان نیز به وضوح قصد خود را برای “نابودی شیعهها، از جمله هزارهها” اعلام کرده است. این گروه تروریستی مسئولیت چندین حمله و بمبگذاریها را به عهده گرفته است، از جمله بمبگذاری انتحاری در یک مدرسه در تاریخ ۱۹ آوریل ۲۰۲۱. در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲، بمبگذاری دیگری باعث کشته شدن ۵۴ دختر هزاره شد که در مرکز آموزشی کاج در کابل در حال امتحان بودند. بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند.
هزارهها همچنین در کشورهای دیگر توسط گروههای تروریستی دیگر هدف قرار میگیرند. در پاکستان، هزارهها از سال ۲۰۱۳ به دلیل اعتقادات دینی یا خشونتهای فرقهای به دست گروههای افراطی کشته شدهاند. لشکر جنگوی، یکی از این گروهها و در پاکستان در سال ۲۰۲۲ ممنوع شده است، در کنار طالبان جنگیده و در قتلعام مزار شریف در سال ۱۹۹۸ مشارکت کرده است. در سال ۲۰۱۱، این گروه به جامعه هزاره تهدید کرد که “پاکستان را به گورستان شیعههای هزاره تبدیل خواهد کرد و خانههایشان با بمبها و بمبگذاران انتحاری ویران خواهد شد.”
د. تبعیض و آزار علیه زنان و دختران هزاره
وضعیت زنان و دختران هزاره به دلیل ماهیت تقاطعی خشونت علیه این گروه خاص به ویژه خطرناک است: زنان و دختران هزاره به دلیل جنسیت و قومیتشان تحت آزار و اذیت بیشتری قرار دارند.
طالبان قوانین سختگیرانهای در مورد پوشش تحمیل کرده و حجاب اجباری را در مناطقی که هزارهها زندگی میکنند، اعمال کرده است. “در ولایات دایکندی و بامیان، لباسهای زنان هرگز شامل برقع یا حجاب سیاه بلند نبوده است، آنها لباس محلی و فرهنگ پوشش خاص خود را داشتند، اما طالبان زنان، به ویژه دختران کوچک که به مدرسه ابتدایی میروند و در کلاسهای چهارم و پنجم تحصیل میکنند، را مجبور به پوشیدن حجاب سیاه بلند کردهاند.” به دنبال این اقدام، در سال ۲۰۲۲، طالبان از حضور زنان در دانشگاهها جلوگیری کرد.
زنان هزاره مستند شدهاند که به بردگی فروخته شدهاند. در سال ۲۰۲۰، گزارش شده است که بخش زایمان بیمارستان دشت برچی عمداً مورد حمله قرار گرفته است و مادران باردار و نوزادان کشته شدهاند. پزشکان بدون مرز اشاره کردند که “در حالی که هویت مهاجمان ناشناخته است، این جرم هولناک به نظر میرسد بخشی از یک الگوی بزرگتر از حملات به جامعه هزارههای قومی در این منطقه باشد.”
علاوه بر این، ادعاهایی وجود دارد که خشونتهای جنسی به عنوان ابزاری برای آزار علیه زنان و دختران هزاره استفاده شده است.
ه. پناهندگان هزاره و عدم اخراج
در پاکستان، جایی که هزارهها پناه جستهاند، دیگر ایمن نیستند. از ژانویه ۲۰۲۳، تخمین زده میشود که حدود ۶۰۰ افغان از کشور اخراج شدهاند، با وجود اینکه صدها نفر دیگر نیز بازداشت شدهاند، با اینکه برخی از آنها ویزای معتبر برای ورود به کشور داشتهاند. سازمانهایی مانند عفو بینالملل به دولت پاکستان نامه نوشته و اعلام کردهاند که این اقدام نقض اصل عدم اخراج طبق قوانین بینالمللی پناهندگان است، حتی اگر پاکستان به کنوانسیون ۱۹۵۱ پناهندگان سازمان ملل یا پروتکل همراه آن پیوسته نباشد. در اواخر سال ۲۰۲۳، دولت پاکستان اعلام کرد که تمام پناهندگان افغان باید تا اول نوامبر کشور را ترک کنند، در غیر این صورت با اخراج به افغانستان مواجه خواهند شد. عفو بینالملل استفاده از “مرکزهای نگهداری” را مستند کرده است که هیچ حقوق قانونی به کسانی که در حال آمادهسازی برای اخراج هستند، نمیدهد.
ایران نیز به تخمین خود، ۳۴۵,۰۰۰ افغان را از کشور اخراج کرده است. ایران همچنین سفر، کار، یا زندگی پناهندگان افغان را در ۳۱ استان کشور ممنوع کرده است.
البته، اخراجهای اجباری باعث ایجاد اضطراب زیادی در میان جمعیت هزاره شده است که نگرانیهای آنها از نسلکشی ادامهدار و تصرف اراضی که منجر به جابجایی اجباری توسط طالبان میشود، را تأکید میکند.
III. نسلکشی
آمار رسمی درباره جمعیت هزارهها وجود ندارد، زیرا سرشماری ملی از جمعیت هرگز انجام نشده است. دانشمندان بر این باورند که جمعیت هزاره به دلیل آزار و اذیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است. علاوه بر این، در بسیاری از مناطقی که توسط طالبان دوباره تصرف شدهاند، خدمات تلفنی قطع شده و تصاویری که از کشور خارج میشود، کنترل میشود. قوانین شدید رسانهای طالبان که گزارشهایی را که “مخالف اسلام” یا “به شخصیتهای ملی توهین میکند” منع میکند، منجر به بازداشت و بدرفتاری خودسرانه با خبرنگاران شده است. با وجود عدم گزارشها، خشونتهای طولانیمدت علیه هزارهها، عناصر نسلکشی را که توسط طالبان و دیگر گروهها، مانند داعش-خراسان، که قصد نابودی این گروه قومی را دارند، نشان میدهد. علاوه بر این، سکوت طالبان و همدستی آنها با گروههای تروریستی مانند داعش-خراسان در اعمال خشونت و تروریسم علیه جامعه هزاره، نشاندهنده تمایل آنها به دستیابی به طرح خود برای نسلکشی است.
کنوانسیون ملل متحد برای پیشگیری و مجازات جرم نسلکشی (۱۹۵۱)، ماده دوم نسلکشی را به عنوان هر یک از اعمال زیر که با هدف نابود کردن، به طور کامل یا جزئی، یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی انجام شده است، تعریف میکند: (الف) کشتن اعضای گروه؛ (ب) ایجاد آسیبهای جدی جسمی یا روانی به اعضای گروه؛ (ج) به عمد ایجاد شرایطی در زندگی گروه که برای نابودی فیزیکی آن گروه به طور کامل یا جزئی محاسبه شده است؛ (د) تحمیل اقداماتی که برای جلوگیری از تولدها درون گروه هدفگذاری شدهاند؛ (ه) انتقال اجباری کودکان گروه به گروه دیگر.
ماده ۶ از اساسنامه روم دیوان بینالمللی کیفری همان تعریفی را پذیرفته است که در کنوانسیون سازمان ملل آمده است. در ماه اوت ۲۰۲۲، تحقیقات هزاره بریتانیا یک تحلیل خطر جنایات جمعی با استفاده از چارچوب تحلیل سازمان ملل برای جنایات وحشتناک تکمیل کرد و نتیجهگیری کرد که “نسلکشی ممکن است در حال انجام باشد.”
بر اساس عواملی که در این گزارش مختصر ارائه شده است، در این وضعیت، طالبان و دیگر گروههای تروریستی نشان دادهاند که قصد ادامهی نابودسازی هزارهها، یک گروه قومی، را دارند. این اعمال شامل قتل اعضای هزاره، ایجاد آسیبهای جدی جسمی یا روانی از طریق اعمالی مانند قتل، تصرف زمینها، اخراجهای اجباری، محدودیتهای بر سبک زندگی آنان، آدمربایی و تبعیض علنی است. سیاست نسلکشی به طور مداوم از طریق چرخههای خشونت مورد تأکید قرار گرفته است. علاوه بر این، کارشناسان اشاره کردهاند که “چرخه مصونیت” به مجرمان اجازه داده است که این جنایات وحشتناک را ادامه دهند و “جامعه هزاره را در معرض حملات آینده” قرار دهند.
در حالی که افغانستان اساسنامه روم را در سال ۲۰۰۳ تصویب کرده است، هیچ تحقیقی به طور خاص در مورد هزارهها و تمرکز بر نسلکشی هزارهها آغاز نشده است.
IV . یادآوری جرم نسلکشی
طرفهای دولتی به کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل متحد به طور قانونی موظف به پیشگیری و مجازات جرم نسلکشی هستند. این تعهدات به وسیله دیوان بینالمللی دادگستری تکرار و تأکید شده است. علاوه بر این، noted شده است که:
زمانی که دولتها چشم خود را به سوی دیگر میچرخانند یا به طور فعال نسلکشی را پنهان میکنند به دلیل منافع کوتاهمدت، سیگنالی به کسانی که ممکن است مرتکب جرم شوند ارسال میشود که میتوانند مسائل سیاسی و اجتماعی را از طریق تخریب وسیع بدون خطر مداخله خارجی حل کنند و از طریق انکار مداوم این جنایات، انتظار داشته باشند که جهان به طور کامل این وقایع را فراموش کند.
. V نتیجهگیری: ملاحظات
وضعیت کنونی که هزارهها با آن مواجه هستند نیاز به اقدام فوری از سوی نهادهایی مانند ABA و وزارت امور خارجه ایالات متحده دارد تا جامعه بینالمللی را به مداخله و توقف این جنایات وادار کنند. ABA اقداماتی در جهت رسیدگی به برخی از نقضهای حقوق بشر در افغانستان انجام داده است. در فوریه 2024، ABA قطعنامه شماره 403 مجلس نمایندگان را تصویب کرد که آپارتاید جنسیتی را محکوم کرده و به آپارتاید جنسیتی در هر مکان که رخ دهد رسیدگی میکند. ABA قبلاً مواضع سیاستی مرتبط با پیشگیری و مجازات نسلکشی در سودان (05M106 و 06A120B)، کامبوج (87M8A)، و اخیراً علیه روهینگیا (19A120 و 503) اتخاذ کرده است.
مردم هزاره بیش از یک قرن است که در افغانستان تحت سرکوب و خشونت از سوی رژیمها و حاکمان مختلف قرار دارند. اقداماتی که در این گزارش و قطعنامه توصیف شده است، شواهد قوی را ارائه میدهد که هزارهها قربانیان نسلکشی هستند که نیاز به اقدام فوری دارد، به ویژه از سوی کنگره ایالات متحده و وزارت امور خارجه ایالات متحده. انجمن وکلای آمریکا و جامعه بینالمللی میتوانند نقش محوری در جلب توجه جهانی به این وضعیت وحشتناک و ناامیدکننده ایفا کنند.
با احترام،
دیوید A شوارتز، رئیس
بخش حقوق بینالملل
آگوست، ۲۰۲۴
فرم اطلاعات عمومی
ارائهدهنده: بخش حقوق بینالملل
ارائهدهنده: دیوید A . شوارتز، رئیس
- خلاصه قطعنامه(ها): این قطعنامه از دولتها میخواهد که از ادامه ارتکاب نسلکشی جلوگیری کنند، از ایالات متحده میخواهد که تلاشهای عدالت و حسابرسی برای هزارهها را پیش ببرد و از ایالات متحده میخواهد که چارچوب پیشگیری از فجایع جمعی را تقویت کند تا از گروههای اقلیت محافظت کند.
- تشخیص اهداف چهارگانه ABA که قطعنامه به آنها میپردازد: (۱-خدمت به اعضای ما؛ ۲-بهبود حرفه ما؛ ۳-از بین بردن تعصب و ارتقاء تنوع؛ ۴-پیشبرد حاکمیت قانون) و توضیح دهید که چگونه به این هدفها میپردازد.۴ – پیشبرد حاکمیت قانون از دولتهای بینالمللی میخواهد که به حاکمیت قانون پایبند باشند و از استانداردهای تصویبشده در حقوق کیفری بینالملل پیروی کنند و عاملان نسلکشی را پاسخگو کنند.
- تصویب توسط ارائهدهنده: شورای بخش حقوق بینالملل در تاریخ ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ تصویب حمایت از این قطعنامه را تأیید کرد.
- آیا این قطعنامه یا مشابه آن قبلاً به مجلس یا هیئت مدیره ارائه شده است؟ خیر.
- سیاستهای موجود انجمن که به این قطعنامه مربوط میشود و چگونه تحت تأثیر تصویب آن قرار خواهند گرفت؟ قطعنامه شماره 403 خانه ABA که در نشست میاندورهای 2024 تصویب شد، از ABA میخواهد که آپارتاید جنسیتی را محکوم کند. قطعنامه مربوط به هزاره تلاشها برای رسیدگی به آپارتاید جنسیتی را تکمیل کرده و علاوه بر آن به نسلکشی میپردازد.
- اگر این گزارش دیرهنگام است، چه فوریتی وجود دارد که نیاز به اقدام در این جلسه خانه دارد؟ ندارد.
- وضعیت قوانین: (در صورت وجود) ندارد.
- توضیح مختصر در مورد برنامههای پیادهسازی سیاست، در صورت تصویب توسط خانه نمایندگان: درخواست نامههای حاکمیت قانون، ناظران ABA در سازمان ملل برای مطرح کردن مسئله در فرومهای سازمان ملل، برنامهریزی و دیگر نشریات مربوط به هزاره.
- هزینهها برای انجمن: (هم هزینههای مستقیم و غیرمستقیم) ندارد.
- افشاء منافع: (در صورت وجود) ندارد.
- ارجاعات:
فهرست نهادهای ABA و استفاده از نامهای صحیح. برای لیست تمام نهادها اینجا را کلیک کنید
بخش عدالت کیفری
ابتکار حاکمیت قانون
نمایندگان و ناظران سازمان ملل
بخش قضایی
بخش دادرسی
مرکز حقوق بشر - نام و اطلاعات تماس (پیش از جلسه. لطفاً نام، شماره تلفن و آدرس ایمیل را شامل شود). توجه داشته باشید که این اطلاعات در دسترس هر کسی که برنامه خانه نمایندگان را آنلاین مشاهده میکند، خواهد بود.
استیون ریچمن، srichman@clarkhill.com
سارا سندفورد، sandford@benchmarknationaladr.com
جوزف رایا، jraia@gunster.com - نام و اطلاعات تماس. (چه کسی قطعنامه را با گزارش به خانه ارائه خواهد داد؟) لطفاً بهترین اطلاعات تماس را هنگام حضور در جلسه شامل شوید. توجه داشته باشید که این اطلاعات در دسترس هر کسی که برنامه خانه نمایندگان را آنلاین مشاهده میکند، خواهد بود.
استیون ریچمن، srichman@clarkhill.com
سارا سندفورد، sandford@benchmarknationaladr.com
جوزف رایا، jraia@gunster.com
خلاصه اجرایی
- خلاصه قطعنامه: این قطعنامه از جامعه بینالمللی میخواهد که تمام اقدامات نسلکشی علیه هزارهها، یک گروه قومی در افغانستان، را متوقف و پیشگیری کند. از وزارت امور خارجه ایالات متحده خواسته میشود تا به نسلکشی هزارهها رسیدگی کند. همچنین خواستار ارتقاء مسئولیتپذیری و عدالت است و از ایالات متحده میخواهد که چارچوب پیشگیری از فجایع جمعی را تقویت کند تا از گروههای اقلیت، مانند هزارهها، محافظت کند.
- خلاصه مسئلهای که قطعنامه به آن پرداخته است: عدم اجرای کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل به دلیل نیاز به حفاظت از مردم هزاره.
- لطفاً توضیح دهید که چگونه موقعیت سیاست پیشنهادی مسئله را حل خواهد کرد: سیاست پیشنهادی اقدامات علیه هزارهها را به عنوان نسلکشی شناسایی میکند و خواستار تحقیق بیشتر در این زمینه است. همچنین به دنبال مسئولیتپذیری و عدالت در عرصه بینالمللی است (به دلیل کمبود آگاهی).
- خلاصه نظرات اقلیت یا مخالفتها داخلی و/یا خارجی با ABA که شناسایی شده است: هیچگونه مخالفتی شناسایی نشده است.